جهان اقتصاد



به نا خداوند بخشنده مهربان

با عرض سلام و خسته نباشید 

این مطلب به عنوان سرآغاز شروع کار ما در این وبلاگ و اولین متن ارایه شده ما برای شما دوستان است.

هدف از ایجاد این وبلاگ آشنایی,تحلیل و افزایش سواد در حیطه اقتصاد میباشد.

امیدواریم که بتوانیم تحلیل های مناسبی در مورد مسایل اقتصادی داشته باشیم .

با آغوش باز نقد ها و نکته های شما را پذیرا میباشیم و تا سر حد توان در تلاش برای پاسخ به سوالات شما خواهیم بود.

لطفا مطالب ما را منتشر کنید تا بتوانیم بهتر خدمت کنیم.

با تشکر.

مرادی

ناظمی

حیدری


تاثیر کرونا بر اقتصاد ایران

 

تحلیل خبرگزاری بلومبرگ از تاثیر کرونا بر اقتصاد ایران

تمامی کشورهای همسایه از جمله عراق و ترکیه (بزرگ‌ترین واردکنندگان کالا از ایران) مرزهای خود را با این کشور بسته و سفرهای هوایی را لغو کرده‌اند.
این محدودیت‌ها ممکن است ماه‌ها برقرار باشد. تحت این شرایط، اقتصاد ایران که پس از ۱۸ ماه رکود عمیق ناشی از تحریم‌های آمریکا، نشانه‌هایی از بهبود در آن دیده‌ می‌شد، باز در معرض تهدید قرار می‌گیرد.
درحالی‌که صندوق بین‌المللی پول برآورد کرده بود که اقتصاد ایران در سال ۲۰۱۹ حدود ۹٫۵ درصد کوچک‌ شده، اما به لطف رونق تولید، بخش‌های غیرنفتی در ایران در سه‌ماهه پایانی سال میلادی، ۰٫۹ درصد رشد کردند.
صادرات غیرنفتی ایران در سال ۲۰۱۹، به‌طور متوسط  به ماهانه ۳٫۵ میلیارد دلار رسید.
درحالی‌که صادرات ماهانه ایران به عراق طی این مدت، ۶۵۰ میلیون دلار بوده، صادرات به کشور ترکیه به‌طور میانگین حدود ۴۰۰ میلیون دلار گزارش شده است.
حالا اما با شیوع ویروس کرونا در ایران و بسته‌ شدن مرزها، بازار محصولات غیرنفتی ایران و صادرات به کشورهای همسایه تحت‌الشعاع قرار گرفته است.
حتی علی‌رغم نرخ تورم ۴۰ درصدی، در طول سال گذشته میزان مصرف به‌شکل چشمگیری پایدار بوده است. تجار ایرانی همواره بر روی فروش محصولاتشان پیش از تعطیلات نوروزی که از ۲۰ مارس آغاز می‌شود، حساب می‌کردند. امسال اما با خانه‌نشین‌شدن مردم، میزان مصرف مانند سال‌های گذشته نخواهد بود.
به‌گفته زهرا کریمی، اقتصاددان، شیوع این ویروس موجب شده مردم کمتر از خانه‌هایشان برای خرید و سفرهای غیرضروری بیرون بیایند؛ روندی که اقتصاد ایران را در شرایط بدتری قرار می‌دهد.
در روزهای ابتدایی شیوع ویروس، ظاهرا مقامات ایرانی نگران روابط تجاری خود با چین بودند. حتی پروازها به چین و از این کشور به ایران ادامه یافت. این در حالی است که تمامی کشورها تجارت و پروازهای خود را با چین به حالت تعلیق درآوردند. گفته می‌شود، طی این مدت ایران مواد بهداشتی مورد نیاز را به پکن صادر کرده و با نورپردازی در میدان آزادی، ابراز همدردی و حمایت خود را با چین برای مبارزه با ویروس کرونا به نمایش گذاشته است.
حالا به‌نظر می‌رسد مقامات ایرانی که به‌دنبال درمان اقتصاد بیمار این کشور بودند، در تکاپو برای درمان چند بیماری به‌طور هم‌زمان هستند.
@worldeconomy2020
http://worldeconomy.blog.ir


کرونا در چین

اقتصاد چین دراین اواخر رشد بسیار سریعی را تجربه کرده است و تبدیل به دومین اقتصاد جهانی شده ویکی از بازیگران اصلی اقتصاد شده است, به طوری که در حال رسیدن به آمریکا یعنی بزرگترین اقتصاد دنیا است. از سال 1979 حزب کمونیست چین ت های اصلاحات را اجرا کرد که توسعه اقتصاد ملی به دست آورده های چشم گیر نایل آمده است.

اما حال و روز چین پس از انتشار کرونا ویروس.

کندی فعالیت های اقتصادی در اثر شیوع کرونا لطمه ی شدیدی به اقتصاد چین زده است.شاخص خرید و تولید در چین(MPI)بر اساس گزارشات رسمی از 50 درصد قبل از شیوع بیماری به 37.5 درصد کاهش یافته است.حتی پیش بینی های اقتصادی نشان می دهد که رشد اقتصادی این کشور یا به عبارتی تولید نا خالص ملی در این کشور از 6.4 به 4.5 تا 5.5 درصد کاهش یابد.

با همه گیر شدن این ویروس بخش های تولیدی اعم از کشاورزی و صنایع و بخش خدماتی در مناطق آلوده تعطیل شدند که این تعطیلات اجباری علاوه بر کاهش تولید و افزایش بیکاری باعث اختلال در زنجیره ارسال و عرضه ی کالا در جهان شد.

تعطیلات ویروسی چین علاوه برکاهش تولید که منجر به کمیابی کالاها می شود,در آینده میتواند سبب ایجاد تورم شود.از طرفی عدم توانایی در صادرات به علت کمبود تولید باعث کاهش ارزآوری در کشور شده و نه تنها باعث کاهش ارزش یوان میشود بلکه با افزایش پایه پولی بار تورمی دیگر به این کشور تحمیل میکند.

علاوه بر بخش تولیدی,بخش خدمات و گردشگری در چین به سبب شیوع کووید19 با مشکلاتی روبرو شده که در صورت ادامه این بحران وارد رکود خواهد شد به طوریکه شاخص فعالیت ساخت و ساز در چین در سه ماهه اول سال 2020 از 59.7 واحد به 26.6 واحد تنزل پیدا کرده است.

آن روی سکه .
کامبک چین به جدول رشد های اقتصادی بالا

بازگشت قدرتمند اقتصاد چین پس از شکست کرونا میتواند جهان را متحیر کند.این کشور پیشرفته که تا سال قبل در حال رکورد زنی در نرخ رشد اقتصادی بود حال در سه ماهه اول سال نو میلادی رشد -4 درصدی را ثبت کرد اما بنا به گفته ی استراتژیست ها,چین میتواند شاهد رشد 15 درصدی نسبت به سه ماهه اول سال 2020 در مرحله بازگشت باشد.

کرونا ویروس در بخش بازار سرمایه هم در چین و هم در بازار های جهانی تاثیرات مهمی داشت که در مطالب بعدی به آن پرداخته خواهد شد.

ح.م


با شیوع ویروس کرونا و درگیر شدن ایران با این ویروس ، بازار نظریه توطئه هم گرم شد وحتی افرادی که همیشه منتقد نظریه توطئه بودند این بار بصورت کاملا عجیب با تغیر موضع این بحث رو پیش کشیدند که شاید این موضوع مربوط به استفاده از سلاح های بیولوژیکی علیه کشور ها ، بخصوص چین باشد .

نظریه ی توطئه چگونه شکل می گیرد ؟

1-در  مواقعی حکومت ها توانایی حل یک مشکل را ندارند یا علت موضوعی را متوجه نمی شوند ، احساس می کنند که پای قدرت های خارجی یا برخی افراد منافق داخلی در موضوع احساس می شود .

2-در مواردی حکومت یا اشخاص کاملا متوجه ناکار آمدی خود و این که این مشکل در اثر سوء مدیریت آن ها رخ داده است را می فهمند اما خب باید برای افکار عمومی پاسخی داشت ، که این موضوع را قانع کننده می بینند و افکار عمومی هم با توجه به حس ناسیونالیسم خود و این که نمی خواهند قبول کنند که کشورشان اشکالات متعددی دارد پس این نظریات را به راحتی می پذیرند .

خب اگر بخواهیم از تاریخ نظریه توطئه حرف بزنیم می بینیم که همیشه و در طول تاریخ و نه تنها در ایران بلکه در جهان این موضوع بحث داغی بوده است در تاریخ معاصر از انقلاب مشروطه گرفته تا انقلاب سال 57 همیشه دخالت قدرت های خارجی مورد بحث بوده و حتی حکومت پهلوی هم یکی از عوامل نیتی مردم را در دخالت بیگانگان می دید و حتی در آمریکا و در قضیه دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری ردپای این نظریه دیده می شود .

اما در مورد کرونا چرا این نظریه پیش می آید ؟

خب وقتی عموم مردم شاهد این هستند که قدرتی مثل چین در مقابله با این ویروس دچار سردرگمی شده است طبیعتا این فکر ایجاد می شود که شاید قدرت های غربی و آمریکا عامل ایجاد این ویروس بوده اند تا جلوی پیشرفت اقتصادی چین رو بگیرند اما این دوستان غافل از این نکته بوده اند که اقتصاد جهانی کاملا با هم درتنیده هست.

میلتون فریدمن در سخنرانی این که چرا جنگ ها در جهان کاهش یافته اند را دقیقا با استفاده از همین موضوع پاسخ می دهد که درهم تنیدگی اقتصاد جهانی باعث کاهش جنگ ها شده است . این موضوع دقیقا در مورد کرونا هم صادق است . شاید اثر کرونا در اقتصاد آمریکا هفته اول معلوم نشود اما طبیعتا هفته دوم اثرات این ویروس روی بازار های آمریکا مشهود خواهد بود . که دقیقا این اتفاق هم افتاد . وقتی به این نکته هم فکر می کنیم که بسیاری از شرکت های آمریکایی و اروپایی ، چین را به علت هزینه تمام شده ی کمتر برای تولید کالا های خود انتخاب کرده اند قطعا این نظریه کم رنگ می شود . خب زیان کشور های غربی شاید به اندازه ی چین نباشد اما مطمئنا اثر عمیقی بر روی اقتصاد آن ها دارد. 

یک مورد دیگر ایجاد ویروس برای راه انداختن تجارت دارو هست که طرفداران زیادی دارد. که بنظرم اصلا منطق مورد نیاز را دارا نیست تجارت دارو در مقابل زیان تعطیلی چند ماهه ی شرکت ها و سقوط بازار ها چقدر می تواند سود آور باشد . 

به عنوان نکته پایانی من همیشه از دوستان خود این سوال رو می پرسم (اگه در کشور دیگه ای زندگی می کردیم همین قدر روی نظریه توطئه تاکید داشتید؟)

شما هم به این سوال فکر کنید

 

محسن حیدری


به نا خداوند بخشنده مهربان

با عرض سلام و خسته نباشید 

این مطلب به عنوان سرآغاز شروع کار ما در این وبلاگ و اولین متن ارایه شده ما برای شما دوستان است.

هدف از ایجاد این وبلاگ آشنایی,تحلیل و افزایش سواد در حیطه اقتصاد میباشد.

امیدواریم که بتوانیم تحلیل های مناسبی در مورد مسایل اقتصادی داشته باشیم .

با آغوش باز نقد ها و نکته های شما را پذیرا میباشیم و تا سر حد توان در تلاش برای پاسخ به سوالات شما خواهیم بود.

لطفا مطالب ما را منتشر کنید تا بتوانیم بهتر خدمت کنیم.

با تشکر.

مرادی

ناظمی

حیدری



این روزها تقریبا همه‌ی مردم از تورم کاهش ارزش ریالی پول خود می نالند،اما به چه طریقی می‌توان تورم و ارزش پول را ثابت نگه داشت؟جواب آن یک کلمه است:بورس
در کشور ۴ نوع بورس فعال است:بورس اوراق بهادار،فرابورس،بورس کالا،بورس انرژی.سال ۹۸ به نوعی سال رونق بورس محسوب میشود به طوری که شاخص بورس رشد چشمگیری را تجربه کرد و حجم و ارزش معاملات به بیش از ۸ هزار میلیارد رسید.در این بین معاملات خرد دارای ارزش بیش از ۶ هزار میلیارد بود.
بورس میتواند به نوعی شغل دومی را برای مردم ایجاد کند:سرمایه گزاری که از طریق آن میتوان سود قابل قبولی کسب کرد.
بورس اما همانند سایر بازارهای موازی شامل تورم میشود و رشد عمومی قیمت سهام را در پی دارد ولی مزیت اصلی آن نوعی محافظ بودن در برابر کاهش ارزش پول است،بدین گونه که سرمایه‌ گذاری در بازار سرمایه علاوه بر حفظ سرمایه اصلی،با افزایش قیمت‌ها شامل سودی میشود که ارزش ریالی را حفظ میکند.علاوه بر سودی که با افزایش قیمت سهام نصیب سهامدار میشود،سهامدار با شرکت در مجامع بورسی در درآمدهای شرکتی نیز شریک میشود.
اما چرا راه نجات دولت؟
امسال چندین و چند بار شاهد دعوت مقامات کشور از مردم برای حضور در بازار سرمایه بودیم ولی سود دولت از این دعوت در چیست؟اصلی ترین هدف را می توان هدایت نقدینگی به سمت بورس و از طریق آن افزایش تولید و جلوگیری از تورم مضاعف نام برد.به علاوه واگذاری شرکت های دولتی نیز میتواند یکی دیگر از اهداف باشد چرا که دولت در خصوصی سازی شرکت ها از طریق سازمان خصوصی سازی شکست خورده و هزینه های سنگینی بابت اداره این شرکت ها متحمل میشود.علاوه بر این،میتوان با حداقل سرمایه در بازار بورس حضور داشت و سرمایه گذاری کرد و  راهی برای کسب درآمد هم برای خود فرد و هم برای دولت ایجاد کرد.
از طرف دیگر ارتباطی میان بورس و تولید وجود دارد.با افزایش سرمایه گذاری ها،تولید داخلی نیز رونق می یابد و باعث رونق چرخه اقتصاد و نجات دولت از دست نقدینگی کشنده‌ی موجود در جامعه میشود.
بدین طریق با سرمایه گذاری در بورس علاوه بر اینکه میتوان درآمد قابل توجهی بدست آورد،می توان به حل مشکلات اقتصادی نیز کمک کرد.

و اما چند مورد در رابطه با بورس:
 
۱-اگر هدف حفظ ارزش پول ،که این وظیفه بانک مرکزی است ولی هدف سرمایه گذاری ،بورس یکی از روشهااست .
۲-سرمایه گذاری در بورس باید توسط افراد حرفه ای صورت گیرد وبا دید بلند مدت 
۳-کسب در آمد مالیاتی از طریق بورس  بر ای دولت خیلی کم است،درحالی که بورس روش خوبیست برای واگذاری شرکت ها واموال دولت ،که بار دولت را سبک کند
۴-هدایت نقدینگی از بازار ارزومسکن وسایر بازارها که سفته بازی دارند به سمت تولید را می توان کلیدی ترین نقش بورس در دنیا قلمداد کرد
۵ -اینکه با سرمایه کم هم می شود فعالیت کرد درست است ولی به هرحال نیاز به آموزش وتخصص داردواگر روزی سقوط کرد وحباب برخی سهام ها ترکید در آن زمان دارایی افراد هم ازبین می رود
۶ - آموزش ،اطلاع ،صبر ودید بلند مدت رمز موفقت در بازارربورس است

با انتشار این مطالب به ما در ادامه این راه یاری رسانید.با تشکر 

حسین مرادی

مهدیس ناظمی


 

تاثیر ویروس کرونا برای اقتصاد چین و جهان

 

  یکی از معیار های اصلی سنجش توانمندی هر کشور تولید ناخالص داخلی آن می باشد،آمریکا با ۲۱هزارمیلیارد دلار اولین اقتصاد جهان و به ترتیب  چین با ۱۵ هزارمیلیارد دلار و ژاپن با ۵هزار میلیارد دلار به عنوان ۳قدرت اقتصادی که در حدود ۵۰% اقتصاد جهان را به خود اختصاص داده اند.

 

این روزها ویروس کرونا نه تنها چین بلکه بیشتر کشور هارا تحت تاثیر خود قرار داده است که این کشور ها خود به تنهایی در حدود ۸۵٪ اقتصاد دنیارا تشکیل میدهند که مصرف کننده ی اصلی و بزرگ انرژی(نفت و گاز) و مواد اولیه (فات پایه) و تولیدات صنعتی می باشند که با تعطیلی واحد های تولیدی و کاهش مصرف و عرضه کالا مواجه شده و اقتصاد را به سمت رشد کمتر سوق میدهد.

 

ووهان به عنوان مرکز شیوع این بیماری مستقیما با تعطیلی واحد های تولیدی و سایر استان های چین بطور غیر مستقیم تحت تایر قرار گرفتند به نحوی که سرمایه گذاری های مستقیم کشور های خارجی را  در چین تحت شعاع قرار داده ،در این بین کشور هایی که از اقتصاد آزاد برخوردارند و ساختار اقتصادی آن ها وابسته به مبادلات تجاری است آسیپ پذیری بیشتری دارند(تراز تجاری،تراز پرداخت ها،انتقال سرمایه و سرمایه گذاری)

در زمان شیوع ویروس سارس در هنگ کنگ سهم چین در اقتصاد جهان در حدود ۵٪ و حال در حدود ۱۶٪ که میتوان گفت پیامد های اقتصادی آن گسترده تر از بحران سارس خواهد بود.حال مانند بحران سارس با کاهش تجارت ،کاهش شدید توریسم (از جمله کشور هایی که درآمدشان از راه توریسم است:آمریکا،اروپای غربی ،آسیای جنوب شرقی،ترکیه و)و همچنین تاثیر بر شرکت های هواپیمایی و کاهش شدید بهای سهام مواجه هستیم.

بر اساس آخرین گزارش صندوق بین المللی پول رشد اقتصادی سال جاری (۲۰۲۰)۳/۳٪ پیش بینی شده بود که با شیوع ویروس کرونا ۰/۱٪ کمتر خواهد شد.همچنین ویروس کرونا باعث افت در بازار های سهام جهان و سقوط ۱۰درصدی سهام که تولید ۱۲سال ایران است‌را رقم زد!!!و اکنون بازار سهام بدنبال خبری امید بخش نسبت به آینده است وباتوجه به سرایت این ویروس به کشورهای اروپایی و آمریکایی و تاثیر منفی آن بر اقتصاد میتوان نتیجه گرفت برای ساخت واکسن این ویروس همگی کمک خواهند کرد.

 

حال میتوان نتیجه گرفت علت تاخیر برای بیان این ویروس علاوه بر اطمینان از تعداد مبتلایان قطعا بدلیل تبعات اقتصادی و پیامد های منفی ناشی از آن است.

 

م.ن

 

www.wolrdeconomy.blog.ir

@worldeconomy2020

 


دوچرخه

   وسیله ای ساده برای حمل و نقل اما به عقیده برخی از اقتصاد دانان کابوس و قاتل اقتصاد,اما به نظر من میتواند عامل رونق کشور باشد.

   سالانه چندین هزار نفر به علت عوارض قلبو و ریوی به بیمارستان مراجعه می کنند ودلیل آن هم آلودگی هواست.آلودگی که توسط اتومبیل ها ایجاد میشود بخش بزرگی از کل آلودگی هوا(حدود 70درصد) را شامل میشود.هزینه هایی که به خاطر نا ملایمات هوایی ایجاد میشود سرسام آور می باشد که هم دولت و هم مردم را درگیر می کند.راه حل آن حذف قسمت بزرگی از تردد ها به وسیله اتومبیل و جایگزینی آن با دوچرخه است.

چرا برخی تصور می کنند دو چرخه اقتصاد را نابود می کند؟

  استفده از دوچرخه چندین حوزه را تحت تاثیر قرار می دهد.صنعت خودرو سازی,پتروشیمی,بخش درمانی و به عقیده این افراد دوچرخه استفاده از خودرو را کاهش می دهد پس نیاز به تولید اتومبیل  کاهش می یابد و کارگران این صنعت بیکار خواهند شد.در بخش پتروشیمی,قسمتهایی که مواد مورد نیاز برای تولید و استفاده از اتومبیل را تولید میکنند عملا بیکار خواهند شد.بخشهای درمانی نیز از دوچرخه تاثیر می پذیرند و مراجعه کنندگان با بیماری ناشی از آلودگی هوا کاهش می یابد در نتیجه درآمد آنها نیز کاهش می یابد.

اما جواب نظریه پردازان مخالف استفاده دوچرخه

طبق اعلام سازمان جهانی بهداشت(WHO) هزینه های ناشی از آلودگی هوا در ایران بیش از 30 میلیارد دلار است.عدد بزرگی که حاصل از هزینه های مستقیم و غیر مستقیم آلودگی هوا که تعطیلی مراکز آموزشی و . نیز شامل آن است.این عدد میتواند صرف از بین بردن مضرات تصورات برخی از افراد در استفاده از دوچرخه شود.تخصیص بخشی از این رقم برای راه اندازی بخشهای صنعتی که به علت ناتوانی در تامین مالی رها شده اند و استفاده از کاگران بیکار شده در بخش های مختلف در این گونه موارد.حتی میتوان با تامین بودجه لازم در جهت ارتقا صنعت خوردرو سازی و تولید خودرو های مطابق با نیاز های جهانی اقدام به صادرات و درآمد زایی و جبران خسارت تعطیلی کرد.افزایش توان صاراتی در بخش پتروشیمی نیز با استفاده از این بودجه امکان پذیر است و باز دوباره ارزآوری و درآمد بیشتر.در بخش درمان هم میتوان بودجه تحقیقاتی را در جهت آمادگی مقابله با انواع بیماری ها افزایش داد.

  علاوه بر بحث های مطرح شده دوچرخه سواری که خود یک نوع ورزش تلقی میشود,سلامت جسمی و روانی جامعه را بالا برده و حتی سن امید به زندگی که یکی از شاخص های مهم آماری است را افزایش می دهد.

حال قضاوت با شما:استفاده از دوچرخه برای اقتصاد کابوس است یا نعمت؟

ح.م

https://telegram.me/worldeconomy2020


نفت,کرونا,کسری بودجه

در جلسه اخیر وزرای اوپک و اوپک پلاس توافق جهت کاهش تولید نفت صورت نگرفت و توافق فعلی که تا آخر ماه میلادی جاری دارای اعتبار است آخرین توافق کاهش تولید خواهد بود مگر اینکه توافق جدیدی صورت گیرد.

وزرای کشور های عضو اوپک در جلسه ای که اخیرا تشکیل یافت خواستار کاهش تولید نفت به علت کمبود تقاضا در اثر شیوع بیماری کرونا شدند تا از کاهش شدید قیمتی طلای سیاه جلوگیری شود ولی رد این پیشنهاد توسط روسیه دوباره باعث افت بیشتر قیمت نفت شد.بنا به خروجی های این جلسه,در پایان ماه میلادی جاری کشور ها دیگر مم به رعایت سقف تولید نفت نخواهند بود.چه بسا با تولید بیشتر نفت باعث کاهش بیش از پیش ارزش این ماده با ارزش شوند.

در نطق پیش از تقدیم بودجه سال 99 رئیس جمهور, ادعایی بر کاهش وابستگی اقتصادایران بر نفت داشت و اذعان کرد که اقتصاد ما در سال آینده اقتصاد نفتی نخواهد بود.ارقام مندرج در متن لایحه بودجه نیز این ادعا را تایید می کنند اما بررسی بیشتر برخی موارد در متن بودجه باعث ابهام می شود.با بررسی بیشتر روشن می شود که دولات باید در سال آینده قادر به فروش حداقل یک میلیو بشکه نفت در روز باشد آن هم با قیمت بالای 60 دلار تا درگیر کسری بودجه نشود که با این روند قیمتی نفت به طوریکه حتی قیمت زیر 40 دلار را برای نفت پیش بینی می کنند و واقعیت های تحریمی ایران سازگار نیست.

افت روز افزون قیمت نفت در جهان اگر ادامه دار باشد روزهای تاریکی برای اقتصاد ایران رقم خواهد زد,چرا که قادر به فروش نفت حتی به اندازه ی درج شده در بودجه نخواهیم بود و با این قیمت نفت دولت عملا با کسری بودجه شدیدی مواجه خواهد شد.

دیگر لازم به توضیح نیست که کسری بودجه در بردارنده ی چه اتفاقهایی است.گرانی و تورم دوباره و حتی بدتر از دوره های قبل.باید منتظر ماند و اقدامات هیئت دولت را نظاره گر بود.

ح.م


بحران جهانی اقتصاد در سایه ویروس و جنگ

از سال 2017 نشانه های بحران اقتصادی با کوچک شدن اقتصاد جهانی به دلیل جنگ تجاری بین چین و آمریکا در جهان دیده شد.اما این بحران در سال 2020 با دو پدیده وارد فاز جدی تری شد.بیماری شایع شده از چین و جنگ نفتی بین دو غول تولید کننده نفت در دنیا یعنی عربستان و روسیه.یکی دیگر از نشانه های بحران,شاخص ترس از سرمایه گذاری در آمریکا است که در این چند روز به شدت صعودی بوده و حتی پیش بینی میشود از رکورد سال 2008 پیشی بگیرد.

شواهد بیش از پیش نشان از انسان ساخت بودن ویروس می دهد و انگشت اتهام به سمت آمریکاست.ولی دلیل آن چیست؟ترس از رشد و توسعه آسیا به خصوص چین و از دست دادن تاج امپراطوری ثروت توسط آمریکاست.رشدی که اگر جلوی آن گرفته نمی شد تا 4 سال دیگر قدرت اول اقتصاد دنیا آسیایی می شد.کرونا با کشیدن ترمز چین علاوه بر منفی کردن رشد GDP این کشور در 3 ماه اول سال میلادی و وارد کردن خسارت های جدی به اقتصاد این کشور,خطر بحران را با انبساط حجم اقتصاد جهانی بیشتر و بیشتر کرد.

اتفاق تاثیر گذار دیگر در بوجود آمدن بحران,مجادله ی نفتی بین عربستان و روسیه بود.عدم توافق این دو کشور بر سر کاهش تولید نفت در نشست اخیر اوپک باعث شد شک جدیدی بر بازار نفت وارد شده و ارزش آن بیشتر از قبل کاهش یابد.اما عربستان برای تلافی اقدام تزار ها در عدم کاهش تولید نفت,تولید خود را بیشتر کردند تا با مازاده عرضه موجب سقوط دوباره قیمت نفت شوند.اما بیشتر اقتصاد دانان این عمل عربستان را در جهت حفظ و گسترش سهم خود از بازار می دانند زیرا عربستان طبق بودجه اعلامی خود بسیار بیشتر از روسیه نیاز به فروش نفت دارد.

بحران اقتصادی برای کشور ما که خود درگیر تحریم هست بسیار فاجعه بار می تواند باشد چرا که هنوز اقتصاد ما مبتنی بر نفت و فروش فراورده های آن است.اما میتوان با مدیریت صحیح و جلوگیری از فساد از این بحران خلاص شد چرا که بازار های مالی ایران تقریبا هیچگونه ارتباطی با بازارهای بزرگ جهانی به غیر از چین و هند ندارند.

البته کشور ها برای فرار از بحران نیز می توانند با کاهش نرخ بهره و همچنین تزریق پول و حمایت از بازار سرمایه کمی از اثرات بحران بکاهند تا با توروم ایجاد شده پس از آن و مدیریت صحیح وارد دوره رونق شوند. 

و در آخر می توان به این مورد امید داشت که همیشه پس از دوره رکود و بحران,رونق اقتصادی حاصل میشود و با توجه به این نکته و عملکرد صحیح می توان بیشترین بهره مندی را از این شرایط بدست آورد.
 
منتظر نظرات شما هستیم.


 جمعه هفته گذشته بین اوپک(کشور های صادر کننده نفت)و سایر کشور های غیر اوپک(اوپک پلاس) توافق جهت کاهش تولید به میزان ۱.۵ میلیون بشکه حاصل نگردید ،آثار آن موجب کاهش بی سابقه بیش از ۳۰درصدی قیمت نفت شد که دو تولید کننده ی عمده نفت ،عربستان و روسیه هردو و اخیرا امارات نیز میخواهند تولید خود را به حداکثر برسانند که میتواند میلیون ها بشکه نفت  مازاد عرضه در بازار  ایجاد نماید.

حال این جنگ قیمت ها تا کجا میتواند ادامه داشته باشد؟

روسیه بودجه خود را روی ۴۲ دلار  و عربستان نزدیک به ۸۲ دلار  قیمت نفت بسته است اما نکته قابل توجه اثرکاهش ۳۰درصدی قیمت نفت  سقوط شاخص بورس در بازار های سهام کشور های اروپایی،آمریکایی و آسیایی بود که همین سقوط بورس  بر اقتصاد عربستان و روسیه و برخی کشور های عربی اثرش منفی است،از آنجاکه بخش عمده و قابل توجه سرمایه گذاری عربستان در آمریکا واروپا است  که بالغ بر هزار میلیارد دلار و همچنین سایر کشور های عربی و روسیه نیز در اقتصاد های مهم دنیا از جمله اروپا،آمریکا و آسیای شرقی سرمایه گذاری کردند زمانی که بازار سهام بر اثر کاهش قیمت نفت سقوط میکند این کشور ها علاوه بر اینکه درآمد قابل توجهی از فروش نفت را از دست میدهند بخش عمده ای از دارایی های خود را نیز از دست میدهند،پس با این شواهد ادامه جنگ قیمت ها به نفع اقتصاد این کشور ها نخواهد بود هرچند برخی معتقدند این کشور ها میخواهند سهم شرکت های نفتی داخل آمریکا (نفت شل) کاهش دهند ولی این کاهش ،هزینه اش برای کشور های تولید کننده ی نفت بسیار گران تمام خواهد شد و اقتصادشان تحمل چنین زیانی را ندارد و لذا در اولین فرصت به توافق دست خواهند یافت .

این جنگ قیمت ابعاد مختلفی دارد که به بررسی یکی از آن ها پرداخته شد.

 

م.ن

www.worldeconomy.blog.ir

 

@worldeconomy2020



حسین مرادی,جهان اقتصاد:

در حال حاضر مهمترین اهرم فشار بر اقتصاد کشور ما تحریم نفت است و موثرترین راه برای مقابله با تحریم ها و خنثی کردن آنها حذف درآمدهای نفتی و استقلال اقتصاد از آن است و شرایط کنونی یعنی کاهش شدید ارزش نفت خام بهترین زمان برای اجام این کار است.حذف درآمدهای نفتی از بودجه به معنی عدم صادرات نیست بلکه منظور از آن,صفر کردن منابع نفتی از بودجه عمومی دولت است.

انتشار و فروش سهام شرکت های زیر مجموعه دولت یکی از مهمترین راه های کاهش وابستگی اقتصاد به درآمدهای نفتی است.واگذاری شرکت های دولتی علاوه بر ایجاد درآمد مقطعی از طریق به فروش رساندن آن ها,باعث کاهش هزینه های دولت شده و با دریافت مالیات از بخش خصوصی,درآمدی پایدار نصیب دولت خواهد شد.از طرفی با افزایش عمق بازار سرمایه,نقدینگی عظیمی جذب این بازار شده و باعث رونق تولید ملی و جلوگیری از افزایش تورم میشود.

مدیریت جهادی کارآمد دیگر عنصر عملیات پاکسازی نفت از بودجه است.مدیریت مناسب,مقابله با فساد و جلوگیری از رانت های نفتی که در سال های اخیر به وفور دیده می شد,مسیر مناسبی برای توسعه اقتصاد عاری از نفت ایجاد می کند.

افزایش جایگزینی صادرات مشتقات نفت و مواد پتروشیمی به جای نفت خام به طوری که امروزه 14 میلیارد دلار درآمد حاصل از صادرات پتروشیمی در اختیار سیستم ارزی قرار دارد می تواند روش مناسبی برای خلاصی از تحریم های نفتی باشد.

حذف برخی معافیت های مالیاتی از برخی از سازمان ها و اشخاص علاوه بر کاهش هزینه ها,درآمدی معادل 20 هزار میلیارد در اختیار دولت قرار می دهد.جلوگیری از فرار های مالیاتی و و وصول مطالبات میلیاردی بانکی هم می تواند کمک بسیار زیادی در اداره اقتصاد بدون نفت باشد.

همه ی این موارد و موارد دیگر می تواند مرهمی بر اقتصاد آسیب دیده کشور ما باشد اگر خواسته شود.

 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها